آرشیداآرام جانآرشیداآرام جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

آرشیداخورشیدخونمون

خواب میبینم!!

عزیزترینم چندشب پیش میگی مامی خواب دیدم یضارودستگیرکردن مامی:مگه شماخوابم میبینی ویه توضیح وجوابای عجیب وغریب ازسمت آرشیداحالافکرنکنیدبابای آرشیداخلافکاره ها نه نفسی ازسریالهاوفیلمایادمیگیره انقدرکه مثل بابارضاومامانی عاشق فیلم وسریاله حالاامروزدارم به مامانم تعریف میکنم مامانی به آرشیدا:روح وروانم خواب چجوریه؟آرشیدابایه حالت جدی :مامانی خواب یه چیزی میادتوذهنمون...من مامانی:ماشالاماشالا همین... ...
5 شهريور 1392

تغییرقالب وبلاگ

دخترنازم چون خیلی قشنگ وزیبانقاشی میکشی وخیلی پیشرفت کردی امروزقالب وبلاگت روعوض کردم ویه قالب که مربوط به نقاشیه گذاشتم.قراره بریم باغ وبابایی برامون بلال بپزه ازصبح همش میگی کی میریم کی میریم؟ چهل دقیقه پیش گفتم اگه نخوابی نمیریم وتوهم به سرعت برق وبادرفتی والانم  وااای الان درروواکردی فکرمیکردم خوابیدی آرشیدا:مامی توکی بیدارشدی مامی:تونخوابیدی دیگه بایدکم کم بریم عیبی نداره امروزخوش بگذرون دخملم(مامی مهربون )راستی عزیزم دایی امروزاومدایران به سلامتی ساعت۵صبح رسیده وهنوزتهرانه گفتیم زودبیادایی جون دلمون برات یه ریزه شده.دخملی فرداسوغاتی میگیری... ...
25 مرداد 1392

اسباب بازی:-)

دیروزرفتیم فروشگاه لگوبرات بازی فکری بخرم یکی خریدم وتوبازم چشمت افتادبه یه اسباب بازیه مربوط به آشپزی ومن ورضاهم که نمیتونیم به تونه بگیم رضامیگه جون به جونت کنن آشپزی ...
24 مرداد 1392