عزیزدلمون اینروزها انقدرحرفهای جالب ودورازذهن وگاهی اوقات فیلسوفانه میزنی که باورکن خیلیاش باعرض معذرت یادم نیست الان اومدم این چندتایی روکه یادم هست سریع بنویسم1:خطاب به من:مامی اگه من به دنیانمیومدم تودلت واسه من تنگ میشد!!!2:مامی وقتی من توشیکمت بودم توچجوری غذامیخوردی!!یه روزخونه مامانی خطاب به مامانی:مامانی توجوونیات یادته!!چه جالب مامانی دخترزاییده ،عزیزپسر!!به مامانی میگی :مامانی من میدونم وقتی مامی کوچولو بوده به شمامیگفته میخوام بزرگ شدم مادربشم وقتی هم رضاکوچولوبوده به عزیزمیگفته وقتی بزرگ شدم میخوام پدربشم!!بایدبعدازاین حرفهای قشنگت روسریع اینجایایه جای دیگه سریع بنویسم تایادم نره.یه نکته جالب اینکه الان تقریبایک هفته ای هس...