آرشیداآرام جانآرشیداآرام جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

آرشیداخورشیدخونمون

روابرا...

تواین چندوقت باقی مونده تابهاروحین خونه تکونی؛اومدم برات بنویسم که چه حسی دارم وقتی معلم زبانت ازتوتعریف میکنه وبالای کتابت برات ستاره میزنه ومینویسه عالی.....آرشیدااون روزی که یه دخترموفق وخانوم شدی توهررشته ای که دوست داشتی؛هیچ وقت اولین روزای آموزشت روفراموش نمیکنم....گل خوشبوی خونه آیندت رودرخشان میبینم.....دخترعزیزمون درپناه خدای خوبیها روزگارتووهمه فرزندان سرزمینم شیرین وبهاری...آمین......
5 اسفند 1393

بدون عنوان

چه شوری میزنددلم وقتی درنگاه دیگران اینقدرشیرین میشوی!!!این جمله روتویکی ازوبلاگها خوندم که یه مامان عزیزنوشته بودبرای دلبندش ؛دیدم چقدرقشنگه وحرف دل من بااجازه ازمادرگرامی نوشتم برات به یادگارعزیزترازجونمون....
9 ارديبهشت 1393

صدای پای بهار...

ازاون اولین بهاری که قراربودباتوسال جدیدروشروع کنیم یعنی بهارهشتادونه که توسه ماه وهجده روزه بودی تابه اندک زمان باقیمونده تااین بهاریعنی بهارنودوسه که توپنجاه ویک ماهه وهجده روزه میشی!!این پنجمین بهاریه که خونمون واقعابهاریه باوجودت،عطرتنت،گرمای دلنشین آغوشت،بوسه های شیرینت،خنده های شیرین ترازعسلت،مهربونیهای صمیمانت و....امسال دیگه منتظری ؛منتظرچهارشنبه سوری وسفره هفت سین وروزهای قشنگ عیدکه همه ازسال قبل حتی غذای مخصوص شب عیدرویادت بودوقتی ازتوسوال کردیم ومن وبابایی چه ذوقی میکنیم به خاطرداشتن دخترباهوشی مثل شما:  Dپنجاه ویک ماهگیت مبارک(یواشکی)این روزهاتوخیالت بیمارستان داری ویه خانوم پرستاری که مریضهاروخوب میکنی هرچی بهت میگیم دکتری...
12 اسفند 1392

تندوتند....

سلام گلم اول آذرشدبه همین زودی ماه تولدقشنگت اومد...بدجوری دلم گرفته هرسال نزدیکیهای تولدت همینجوری میشم...یه حس مبهم و عجیب وغریب که فکرکنم همه مادرای دنیاتجربه میکنند.همین چندساعت پیش بابارضاچون ازصبح ندیده بودت میگفت احساس میکنم چقدرآرشیدابزرگ شده!!!هی تندوتندمیگفت ومنم تاییدکردم که آره دیگه واسه خودش خانومی شده.اندراحوالات این روزهای پایان ۳سال ویازده ماهگی بگم که خیلی بهونه گیرشدی عزیزدلم ودوست داری پابه پای من همه کاراروانجام بدی!دایره لغاتت خیلی کامل شده وتقریباهرچیزی رومیفهمی ودرک میکنی وجملات قاطع ومحکم به زبون میاری که نشون ازفهم ودرکت داره.توجایی میخوندم که کودکان باهوش بیشترخیال پردازی میکنندودیگه ازاینکه به شدت اینروزهاخیال پردا...
1 آذر 1392

حرفهای قشنگت...

              دیشب موقع خواب قشنگترین عاشقانه هاروتقدیمم کردی ومن روبه اوج رسوندی             آرشیدا:مامی؟   من؟بعله گلم؟آرشیدا:توخیلی مامان خوبی هستی...هرچی بخوام برام میخری...              هرچی بگم برام میپزی دستپختت خیلی عالیه....هرچی بگم به حرفام گوش میدی.........            من:قربووونت برم من.....تو:  من خیلی پدرومادرومادربزرگ مهربونی دارم...من خیلی شمارودوست دارم... ...
6 آبان 1392

دوباره.....

دوباره تنهامون گذاشتی ورفتی تاامشب مهمون خونه مامانی باشی...شبی که برای اولین بارازت جدامیشدم هنوزوبلاگ نداشتی ومن خاطرشوتو نی نی سایت نوشتم عجب شب سختی بود....اعتراف میکنم وقتی نیستی یه چیزی کم دارم مثل دیوونه هاتوخونه راه میرم وشیرین زبونیاتوتکرارمیکنم...درسته خیلی وقتاازبازیهای تکراری وبدوبدوواینکه یک لحظه هم ازمن غافل نمیشی خسته میشم ولی وقتی نیستی...فقط خدامیدونه چجوریم والبته همه مادرای مهربون دنیا..ولی به هرحال دوست دارم تجربه های جدیدبه دست بیاری ویه کم ازوابسته گیهات کم بشه وازپس خودت بربیای ...محاله شب زیرسقفی که نفسهای تونباشه بخوابم وگریه نکنم محاله...هرچندالان توخونه ای هستی که همش عشقه ومحبت وشادی والبته دستورهای پیاپی شمابه م...
2 مهر 1392

سلام پاییز....

                         سلام فصل زیبای زندگیم،فصل وصالم وفصل تولدزیبای مهربانم. دوستت دارم.                                                                            شعری ازاخوان ثالث:                                                           &nb...
31 شهريور 1392

دلتنگم....

روزهاوشبهامیگذرند...توبزرگ میشوی....من همچنان نگران....نکندمریض شود....نکندلاغرشود....وااااای نکنددرتربیتش کوتاهی میکنم....نکندغمی دردلش باشد....نکندتنهاباشد....وخیلی فکرهای دیگر....چقدرمادربودن شیرین وسخت است...چقدرتضاددراحساسات است وقتی مادرهستی....چقدرحس آن موقعهای مادرم راحالادرک میکنم وقتی مادرهستم....مادرم دوستت دارم..عاشقتم...آه عزیزترازجان درخواب نازی ومن برایت به رسم همیشه آیه الکرسی میخوانم....عطرتنت قشنگترین عطردنیاست برایم....باورکن که عزیزترازجانم هستی حالاباورکن....تومعجزه خدایی دخترقشنگم....یک تابلوی نقاشی زیباکه نشان ازقدرت پروردگارم هستی...دوستتت دارم (یه مامی کوچولو) ...
25 شهريور 1392